+ گاهی خودم از همت خودم در عجبم اصن !!!

توی آفتاب 41-2 درجه ، سر ظهر ! پیاده زیر آفتاب مستقیم ، همراه با جمیعا لباس های مشکی من جمله چادر ، مانتو ، روسری ، شلوار ، تاپ ، دستکش ( بخاطر لاک دستام ) همه تیره !

رفتم ی خیابونی ک بلد نـبودم ، دنبال چی ؟؟

دنبال ی ماسوره خامه واسه کیک ُ دسر !!!

: |

بعد از کلی گشتن مغازش ُ پیدا کردم

جایی بود ک میگفتن بهترین ُ کامل ترین مغازه لوازم قنادیه ، همه چی هم داره

هیچی دیگ دست از پا درازتر برگشتم توی اون جِـز گرما !

نــداشت !

اصنم ناراحت نـشدم  : /