۳۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

113

+ دوس دارم تو ی بی خبری مطلق باشم

ولی خبرا  میرسه ...

حرفای امشب بقیهـ :

* ( بمحض سلام کردنم ب یکی از اقوام ) کسی زدت ؟

+ نـهـ ، چرا ؟

ناراحتی

+ نـه بابا

* ( مامی خانوم ) چرا تو خودتی ؟ چرا ناراحتی ؟ چیشده ؟

+ هیچی !

من اگ حال بچه خودم ُ نــفهمم ک مامان نــیستم

+ چیزی نــیس ( با ی نیش گشاده ! ) ببینین

خوبم !

نـهـ ی چیزی شده

  • زینـب خــآنم
  • پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۵

112

- چشات چرا قرمزه ؟
+ نــمدونم
- چرا چشات ی جوریهـ !
+ ( بعد از نگاه کردن در آیینهـ ) این ک قـرمز نــیس
- چـرا هس ، خودت نـمیفهمی ، اون طرف ُ نگاه میکنی قرمـزهـ
+ چمیدونم
- ی چیزی شده تو بمن نــمیگی
+ چیـــزی نـشده
- چرا پلکات پف کرده ؟ سرماخوردی ؟ چیزی رفته تو چشمت ؟
+ نــمیدونم عصــر تو حیــآط بودم
- با خــ
ـدای خودت مناجات میکردی ؟؟
+ نـهـ ، داشتم گلا ُ باغچه رو نگاه میکردم ، اگ این همسایه بذارن ، همش زر زر میکنن ! نـمیذازن آدم دو دقه تو حال خودش باشه
-اتفاقا خوبه من راضیم ، هرچی سر ُ صدا بیشتر باشه دزد جرات نـمیکنه بیاد
...
- چرا چشات پُر آب شد ؟؟ چی شـده ؟؟
+ قاشق میخاستین ؟؟
...
- بیا سرت ُ بذار رو پام
+ o_O آفتاب از کدوم طرف دراومده مهربون شدی !!!!
- ینی چی ؟؟ ی جوری میگی انگار من شکنجه ات میکنم !!!
+ نـهـ عاخه همیشه نــهـ میذارین بوستون کنم ، نـهـ بغل ، سرمم بذارم میگین پام درد گرف !!!
- عاخه همش پای کامپیوترتی ، یا سرت تو گوشیهـ ، من همش اینجا تنهـآم ؛ مگ من جز شما کی ُ دارم ، پدر ُ مادر ک نــدآرم ، شما سرمایه های زندگیمین
( جیگرم کباب شد ، هربار مامی خانوم با ی دنیــآ غم میگن من ک مامان نــدآرم ، دلم آتیش میگیره ... )
+ گوشی کجا بود ؟ من ک اصن گوشی دستم نــمیگیرم ، بعدم از صب هنگه !
- آهــــــــآ ، پس همون ِ اصن نــگرفتی دستت !!! ولش کن بذار استراحت کنهـ ، اون طفلکم حق داره ، خسته شده !!!
+ عاخه تازه استراحت کرده ×
- اشکال نــداره این دفه جلو انداخته !!!!
...
- زینب خانوم ساعت 12:30 مامان
+ الآن میام
- ماشالا اینقد خابیدی !!! ای خــ
ــدآ این گوشی خـرآب بشه تو یکم بخابـی
( خــآب کجا بود ... )

پ.ن : مکالمه من با مامـی خـآنوم
  • زینـب خــآنم
  • چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۵

111

+ ما کجــائیم در این بحــر تفکــر

تو کجــآ ؟؟...


#آداب مهمــآن داری

#حـــق دنـدآن سـآبی

#ارزش زمـآن


+ گــوش کـنیـد

[ کلیک ]

  • زینـب خــآنم
  • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۵

110

+ میگم راستی امروز روز شهادتهـ هـآ

میگه مهم نــیست

میگم عاخه شیرینی هم گرفتین

میگه سخت نـگیــر ، من قبلش میرم میگم

میگم خب باشهـ فردا

میگه فردا شلوغ میشهـ نــمیشهـ ، مهم نـــیست

میگم اتفاقــآ مهمــهـ ، اصـــلا قشــنگ نــیست


پ.ن : الهــــی بگردم ک چقــد امامامون غریبن ، حتی بین مذهــبی هـآ ...

چرا مهم نــیست ؟ چرا ی آدم معتقد باید با خودش فک کنه ِ ُ بدتر از اون ب زبون بیاره ک مهم نــیست ک امروز شهادته ؟

روز معلـم ک گذشت ، حالا یکی دو روز دیگ هم روش اتفاق خاصـی رخ نــمیدهـ

وقــت هم میشهـ پیدا کرد

اینا بهــونه های جالبی نــیست واسه توجیه رفــتآر

کـاش این کارا بخاطر اثبات خود ُ خودرایی نــباشه

انشـــآلله

ما همسایـهـ پسرشونیــم ، دیگ اصلا درســت نــیست

حداقل احترام همسایه رو حفظ میکردین/م ، همسایه ای ک عــزادارهـ ...

+ شهادت امام موسی کاظم (ع) تســلیت ...

  • زینـب خــآنم
  • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۵

109

" غــصهـ ای ک در گلـو گیـر کــند

نفـس ِ آدم را می بُـرد . . . "


* برگرفته از وب : بیست و نه ژوئن

  • زینـب خــآنم
  • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۵

108

+ این ( مهریه ) امری است ک بعنوان حسن نیـت ، بعنوان یک احترام ُ ادب

مَـرد اول زندگی ب همسر خودش پیشکش میکند ، کادو می کند ، می دهد

یعنی عمدتا مَـهر در اسلام ، ابتدائا ب تعبیر ما پرداخـتی است ، ینی نقــد است ، این دادنی است ، یک کادوست

نشـآنه صــداقت

اگر صداقت است مطابق با توان انسان است

اگر کادو است در حد ُ قواره کادو دهنده است

نه بیش از دهنده و گیرنده

اصلا موضوع چیز دیگریست و ما سوراخ دعا گم کرده ایم ...


فرازی از تفسیر آیه 49 سوره احـزاب


+ حـتمــــآ گــوش کـنیـد

[ کلیک ]

  • زینـب خــآنم
  • دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۵

107

+ " ازدواج عاقـــلآنهـ

بهـــتر از ادامهـ احمــقـآنه است "

+ گــوش کـنیـد

[ کلیک ]

  • زینـب خــآنم
  • دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۵

106

" یک بار دیگر ب من اعتمـآد کن

یک بار دیگر ب من فرصـت بده

قــول می دهم پشیمـآن نـشوی ... "


* برگرفته از وب : بهارنارنج بوی تو را می دهد

  • زینـب خــآنم
  • دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۵

105

+ بعــد از پنج ســــــآل !!!!

تازه ی مدت ِ ک ی روش جدید و خیــــــلی راحت واسه بعضی ادیت ها پیدا کردم

: |

  • زینـب خــآنم
  • يكشنبه ۱۲ ارديبهشت ۹۵

104

+ همین الآن ی اس واسم اومد

ب قـدری خوشحــآلم ک زیــآد اصن

هرچند از قبل میدونستم ، هرچند مشخص بود ، ولی خب هرچی بهش نزدیک تر میشدم شوقم بیشـتر میشد بعلاوه ...


پ.ن : اصن من نــباید فکر کنم ، نــباید عمیق بشم ؛ هرچقـدر عمیقتر بشم دوز ِ حال خوبم میاد پایین تــر !!!

  • زینـب خــآنم
  • يكشنبه ۱۲ ارديبهشت ۹۵
عــرضم ب حضورتون ک !

اینجــآ خـبر خـاصی نــیس : )