+ هی صفحه اس ُ باز کردم ، هی بستم

هی نوشتم ، هی پاک کردم

دیدم نــمیشه ، اگ نــگم خفه میشم

نوشتم

یکی دو تا سه تا ... پیامک نـیس ک قربونم بره ؛ ی نامه سرگشاده اس

وقتی آخرین اس ُ فرستادم ، خیلی احساس کردم سبک شدم

مهم نـیست ، اصن بذا فک کنه ممکنه این حرفا از حس حقارت بیاد ؛ خودم ک حتی سر سوزنی شک نـدارم ک نـیست ، باید میگفتم

حتی ی ذره هم از من شناخت وجود داشته باشه باید متوجه باشه ک از چی اینقد حرف داشتم

از چی اینقد حرف نگه داشتم

فرستادم

تمـآم

بذا فک کنم اصن هیچی نــبوده ، خب مسلمه ک بشــــدت سخته

ولی بعضیا هنــــوز هیچی نــشده عاخه بــد عوض میشن

اصن نــمیدونم چجوری توصیف کنم

از وقتی اِسا رو فرستادم حس غــرور اومده سراغم

بشـــدت خوشحالم ک مقابل خودم واستادم و نـذاشتم حتی ی قطره اشک بیاد پایین

این ینی قوی شدن ؛ البته فعلا !

من ک میدونم عاخه برم حـــرم بغضم میترکه ...

ولی لااقل اونجا بازم اسمش قوی شدنه ، جلوی کسی زانو میزنم ، اشک میریزم ، ک واقعـــا از خودم قدرتمند تره ، ک کاری از دستش برمیاد

خب بیشتر ادامه نــدم ک میترسم بارون بیاد ×

اول گفتم همه حرفامو بنویسم ، بعد ی دفه همه رو باهم بفرستم ، گفتم بیخیال ، آروم آروم ولی پشت هم مینویسم تا حرفام تموم بشه

توقع چیزی نــداشتم ، ولی توقع این سکوتم نــداشتم !!

هرچند ظاهرا دیگ نــباید اهمیتی داشته باشه

من حرفامو زدم

عصبانی بودم ، ناراحت بودم ؛ هر دوش ب میزان زیاد

وقتی عصبانی یا ناراحتم تصمیمات عجولانه زیاد میگیرم ، اگ همونجا عملیش نــکنم دوساعت بعدش یادم میره

ولی اگ عملی کنم واسه اینک کم نــیارم تا تهش میرم ! مگ اینک بخـآطر خـــدآ بخوام کوتاه بیام

حالا خـــدآجون تو کی واسه خاطر من کوتاه میای ؟!...

بنظرم حرفایی ک امشب فرستادم تصمیم عجولانه نــبود ؛ حرفایی بود ک باید زده میشد

ب قول مامان بزرگم ک خـــدا الهی شفاشون بده ؛ بگـــو ، بذا بگن بــده ، نه ک بگن خـــر بود نــفهمید

هرچند این منطق همیشه جواب نـمیده و من خیــــــــــــــلی کم ازش استفاده میکنم ، ولی لازم بود بگم ک فک نــکنن اگ چیزی نــگفتم نــفهمیدم ...


ماشالا هر دم از این باغ بری میرسد

اگ گذاشتن دو دقه ب حال خودمون باشیم

از بعضی چیزا نـــمیشه گذشت

ینی

خیـــــلی سخت باید بگـذری ...

بایـــد

توقــع بود ، یا نـــبود ؛ باید میگفتم ک حتی ی اپسیلون نــگن خــره ...


چه حال ُ هوای سخـــتی ، و ب احــدی هم نــمیگم و نــمی خوام بگم

آدم گفتن نــیستم ، مگر صرفا ب طرف مقابلم ...

خودشون ب وقتش میفهمن .!


خــــــدایا ؟؟

تنهـآم ، حمایتت ُ کم دارم

آغوشت ُ لازم دارم

چرا ب دادم نــمیرسی ؟

فریادام ب کجا میره ک ب گوشت نــمیرسه ؟