+ این سوراخ دوم گوشم با اینک خیلی وقته از موجودیتش میگـذره ، ولی هنـــوز داره اذیتم میکنه
خیــــلی درد میکنه
اصن گوشواره گوشم میکنم ُ درمیارم کلا نفــسم بند میــآد
فقط کافیه یهو دستم بخوره ب گوشم یا یکی بخوره بهم ، اون ک دیگ هیــچی ، مرگ تدریجی یک رویام !
وقتی رفتیم سوراخ کنیم با دخترداییم با هم بودیم ، من خیــلی دردم گرفت ، اون از قبلش خیلی میترسید ولی بعدش دردش نـگرفت
ی حاج خانومی اونجا بود ، گف اگ وقتی کوچیک بودین سوراخ میکردن واستون ، اینقد درد نـداشت
دخترداییم گف حاج خانوم ی سوراخ داشت ، اومدیم دومی ُ سوراخ کنیم ، دعا کنین خـ❤ــدا عقلمون بده : دی
بازم رسیدیم ب همون دعای همیشگی خودم ، خــ❤ــدایا ب ما عقــل بده ، عقــل کاربردی