+ داشتم سیب میخوردم ؛ آبش پرید توی گلوم ، باز هم داشتم خفه میشدم


خانوم دکتر میزد پشتم ، گف : خب عاخه چرا اینجوری میخوری احمق !!!!!!!!!
در همون حین گفتم :  خودتی  : دی
گف : هیچوقت نباید کم بیاری ، نه ؟ داشتی خفه میشدی !!!
ینی تو رو توی قبرم بذارن ، اگ کسی چیزی بگه سرت ُ میاری بیرون ، جوابش ُ میدی باز میخوابی  : )))


پ.ن : توی خانواده ما "فحش" هیچ جوره اش جا افتاده نـیست

و کسی هم ب شوخی بخواد ب کار ببره با واکنش سریع مامی خانوم مواجه میشه

اولش تعجب کردم از این کلمه ×