داشــتم ی پُســت ِ طول و درآز مینوشــتم ، همش غُــر و شـکــآیـت و نــآله و شــآیـدم ناشُـــکــری . . .

همیشــهــ پرهیــز میکردم از اینک مبــآدا غُــرآی دلمو بنویسم و با حــرفـآم تصــور یکی دیگ رو هم ب خــدآ حتی یکـم ، از حالت مثــبت خــآرج کنم

داشـتم مینوشتم ک نــیــــلـــو  Download Viber emoticon (purple_heart) پیام داد ، ک کلی وقت گـذآشت و کــلـــی حـرف زد باهــآم ، حــرفــآیی ک واقعا جــآی تامــل داره ...

بعضــی حرفــآش خیلی ب دلم نشست ، میگن آنچه از دل برآید ، لاجـرم بر دل نشیند ...

همین بود دقیقا

دیــر یــآدم افتاد ک کپـی کنم حرفــآشو ، بــآزم همینا غنیــمتـهــ ...

 

+ به بزرگیش شک نکن اگه دنیا بکامت نیس ...

 

+ برا اون هیچکاری نداره ... واقعا هم نداره عین اب خوردنه
ولی بشین کلاتو قاضی کن چرا نمیده
یجای کار میلنگه حتما ...

 

+ با دلت ... از ته دلت ... همونجا که بغضیه ... همونجا که درد میکنه ....

از همونجا برو باهاش حرف بزن ....

برو بهش بگو کم اوردم ، دیگه حریف دلم نمیشم ؛ برا بهونه هاشو بغضاش...

بگو اومدم خدایی کنی

اومدم دست دلمو بگیری ، بگی اروم میکنمش ...

حتی حتی اگه اون اتفاقی که منتظرم نیوفته ...
بگو فقط ارومم کن ...

الان ارامش میخوام چیزی که ندارمش
 اگه بدی شکر ... ندیم شکر

 

+ حس کن خدا بغلت داره میکنه

حس کن خدا دستاشو داره دراز میکنه سمتت

حسای خوب بده به دلت ...