+ می خوام ک دیگ هرکسی ُ دیدم زرتی "لبـخـنـ : ) ــد" نــزنم !
آدما وقتایی ک بهشون نیاز داری خودشون ُ نشون میدن ...
درسته ، قبول دارم ، خودمم همه اش ب همه شعار میدم ک آدم از هیــچکس نــبـآید توقع داشتـهــ بـآشـهــ ، حــتی از پدر و مادرش !!
خب باید ی جایی عمل کنم ب حرفم دیگ
عاقا توقع ُ بیخیال ، هرکسی اختیار داره هرکاری ک میخاد بکنه ، درست ُ غلطشم پای خودش
منم اختیار دارم ک دیگ رفتارم مث سابق نـباشه
از خودم عصبانیــم ، واسم ملکـهـ شده ، اینک هر آشـنـآیی ُ میبینم لبخندم گشاد میشـهـ ُ نطق طنـزم باز میـشهـ و سریـع گرم میشـم
بدم اومده ، بدم اومده از این رفتار خودم ، حالم داره بهم میخوره
اصن دیگ حتی نـمی خوام خوش رو باشم
خســتهــ شـدم ...
بــذآر جـدی باشم ، اصن بذار همه بگن چقد این زینب برج زهره ماره
ب قول مامان بزرگم " مامان جان حرفت ُ بزن ، بگی ُ بد بشی بهتر از اینه ک بگن خــر بود نـفهمید "
حرفم ُ نـباید بزنم ب بعضـیـآ ک بگن وای چقـد شکننده بود !! ک حالا مگ ما چی گفتیـم ؟!؟! ولی رفتارم ُ میتونم عـوض کنم
حالم بهم میخوره ، از این اخلاق گند خودم ک از هرکسیم عصبانی باشم ، هرچقدرم ناراحت باشم ، شب بخوابم ، صب پاشم ؛ یادم رفـتـهــ
باز طرف ُ ببینمش مث دیوونه ها لبخند بدو بدو میاد رو لبام
تـــآ وقتی ک اون فرد دوباره ی کاری بکنه ُ یادم بیاد کار قبلیش
اون وقته ک ب خودم میگم ک چقـد خنگی تو دختر ، تقصیر خودته ک یادت رفت ُ دوباره شدی مث قبل
نـمی خوام اینجوری باشم ، رفتار سرد و معمولی یا حداقل رسـمی اونقدرا هم بد نـیس
اصن لازمه ، واسه ی عده واقعا لازمـهـ
من قرار نـیست با رفتارم کسی ُ تربیت کنم ، ولی میتونم ب بقیه تا ی جایی بفهمونم ک حدتون اینه
ک من بیشتر از این اجازه نـمیدم بهم نزدیک بشین
وقتی شما کار دارین من باید در اختیار باشم ، بی منتم هستم
ولی وقتی من کاری داشته باشم خیـــــلی رُک جواب کوبونده میشه تو صورتم
حـــآلم بهم میخوره از محبتـآی زبونی ُ هندونه های زیر بغل ُ چـآپلوسی و تملـق ی عــدهـ ، در حــد تهـوع ...
کــآش احــمق نــشم ُ دوباره یادم نــره این همه حس منفی ک بهم تزریق میکنن ، کــآش واقعــآ
خســـتهــ ام ، روحم خســتهــ اس ...
خــ❤ــدآ ؟؟
میبینی اشکام ُ ؟ باشـهــ ، من از بنده هـآت توقعـی نــدآرم ، ولی از خودتم نـبـآید توقع داشته باشم ؟؟!!
مگ من غیر از تو کی ُ دارم ؟؟ . . .