+ بهم میریزم ، دست خودم نــیست
اصلا دست خودم نــیست ، اونجا ُ همون موقع خوبم ها ×
ولی امان از وقتی ک بیام خونه ، امان از وقتی ک اون جمع تموم بشه ×
اُففففففف ؛ خسته شدم دیگ
از این موقعیت خلاصی هم نــدارم
ب هیــچ احـدی هم نــمیتونم بگم و مهم تر اینک نـمی خوام بگم ×
خیلی روم فشــآره واقعا
فقط واقعا از خـ❤ــدا می خوام ک هربار هیچکس متوجه تغییر حال ِ من بعد از اون موقعیت نـشه
شایدم متوجه میشن ُ ب روم نـمیارن ...
این حالتا واسه خودمم تازگی دارن ، واسه خودمم عجیب شدم !...
+ خــ❤ـدایا این رسمش نــیست واقعا . . .
- زینـب خــآنم
- جمعه ۲۱ خرداد ۹۵
- ۱۷:۰۲