+ یکی از پسرخاله ها شبیه فرزاد حسنی
یکی از پسرداییام بشـــــــــدت شبیه شهاب حسینی بود ، ولی از وقتی دماغ ُ فکش ُ عمل کرد کلا همه شباهتا رو صاف کرد !
یکی از دوستا بشــــــــــدت شبیه نیکی کریمی ، ینی اصن خودشه ، باور کن !
یکی از فامیلا خیــلی شبیه لیلا حاتمی ، حتی حالتا و بعضی رفتاراش ؛ البته خیــلی خوشگل تر از اون
همکارمم شبیه مهران مدیریه ، هم قدش هم هیکلش ، هم ته مایه فیسش
هربار واسم چیزی توضیح میده خنده ام میگیره ، از این شباهت : دی
بعضی شباهتا جالبه ، مخصوصا اون نیکی کریمی !!
+ چهارشنبه خیلی عصبانی بودم ، خیلی زیاد ؛ و حدودا یکی دوسالی هس وقتی خیلی ناراحت یا عصبانیم کلا سایلنت میشم ، سکوت محض مگر مواقع خیلی لزوم !
تا یکم بخودم بیام ، و اگر از ی شخص واقعی ناراحت باشم بتونم جمله های درست ُ حسابی پیدا کنم ک باهاش صحبت کنم و احیانا دلخوریم ُ بگم
خب چهارشنبه کلا رفتم روی سایلنت ، از سرکار رسیدم خونه
خب در مواقع لزوم صحبت میکردم ؛ مامی خانوم گیــــــــر دادن بشـدت ک بگو چیشده ؟ کسی چیزی گفته ؟ از کی ناراحتی ؟
هی میگفتم هیچی ، چیزی نیست
ولی مامی خانوم ب قول خودشون من اگ بچم ُ نشناسم مادر نیستم
و جناب پدری : ول کنین بابا بچم ُ ، هیچیش نـیست ، چرا هی بهش تلقین میکنین ؟!؟؟؟
خانوم دکتر داشت غذا میخورد ، ی چندلحظه حواسم نبود نگاش میکردم ؛ گف : نگام نکن ، غذا تو گلوم گیر کرد : /
آخرشم همشون ب این نتیجه رسیدن ک : اصـــلا تیریپ غم ب قیافه ات نـمیاد
اصلا ناراحتت خوشگل نیست ، و نـمیشه تو ناراحت باشی
و هی گفتن : قربون درد ُ غمای دلت .!
درسته سلامتی همیشه بهترین نعمت ُ موهبته ، و واقعــآ ی تاج نامرئی سلطنتی روی سرمونه و قطــعا شاکرش هم هستم
امـآ
از آدما دلگیر نیستم . ×
ولی دلم شکسته ...