- دلتنـگتم رفیـق


از من ب شما نصیــحت !

هر زمان یکی از دوستاتون ازدواج کرد ، میدونم سخته ک یهو نـباشه !

ولی ی مدت تنهاش بذارین ، راحتش بذارین

چون واقعا سخته کسی ک ی دفه توی ی موقعیت جدید قرار میگیره و سینگ کردن توقعات همه با هم و ایجاد تعادل بین توقعات اطرافیان !

توقع همسـر در درجه اول ، توقع محبت ُ توجه زیاد !

توقع خانواده ، حفظ احترامشون پیش همسر و فراموش نـشدنشون

هم خانواده همسر و هم خانواده خود ِ فرد

توقع دوستان

این دو تا گروه آخر شامل افراد زیادی میشن ، ک خب واقعا مدیریت کردن این همه آدم متوقع !! کار بسیار سختیه !

ی مدت نـباشین ، بذارین کم کم خودش ُ پیدا کنه ، تکلیفش ُ با خیلی از روابط روشن کنه ، روابط قبلی

حد اون روابط ُ واسه خودش تعیین کنه

و قطعا نظـر همسرش در مورد این روابط بسیار تاثیرگذار خواهد بود !

خب ممکنه نتیجه ای ک از این مدت میگیره واسه شمایی ک دوستشین خوشآیند نــباشه !

اون حق داره ، و شما هم باید بپذیرین !

میدونم خیلی سخته چون خودم خیلی خیلی خـوب ! ( یا بهتر بگم بــد ) طعمشو چشیدم

وقتی دوست صمیمیت ازدواج کنه ِ ُ توی تصمیمش ب این نتیجه برسه ک خیلی باید روابط محدود بشه !

این قضیه اگ در رابطه با دوست صمیمی باشه خیـلی دردناکهـ ، ولی غیر از اون هم چندان خوشـآیند نــیس

میتونین این افراد ُ "بی جنبه " نامگذاری کنین !!

دوری کنین

حداقل تا ی مدتی

ب نفع خودتون و شخصیت خودتونه !

من خودم بشخصه تا وقتی واسه کسی مهم نـباشم ُ ابرازش ُ ازش نــبینم ، اصلا دور ُ اطرافش نــمی پلکم ×

ی وقتم دیدین ک خودش مشتاق شد ُ دلش طاقت نـیاورد ُ دلش یاد دوستاش ُ کرد

میشه گف ی مقداری تاهل دلشونو میزنه ُ از اون تب ُ تاب میوفتن میفهمن همچین خبرایی هم نــبوده

و چیزی نــهـ تغییر آنچنـآنی کرده و نـهـ قراره تغییری بکنه !!

و خب هرچیزی اولش جــذابهـ ! تا وقتی ک کشف نــشده ُ نــآشناخته اس


ممکنه ی روزم واستون ی اس بیاد ب مضمون خط اول !