138

+ برگشتن خیــلی شیرینـه

برگشتن ب آغــوش ِ همیشه بازش

برگشتن ب نگاه ِ منتظـرش

برگشتن ب صداش  ک همش میگف نــرو ، بیــآ

برگشتن ب سایه رحمتش

برگشتن خوبهـ

برگشتن ب خودش همیشه خوبه

همیشــه

  • زینـب خــآنم
  • چهارشنبه ۵ خرداد ۹۵

137

+ بنظـر من حــتی از طرز خیـآر حلقه کردن آدما

میشه میـزان مناعت طبعشون ُ فهـمید

...


حالا ک فک میکنم ُ توی ذهنم مرور میکنم !

میبینم آره

کاملا درست متوجه شدم

  • زینـب خــآنم
  • چهارشنبه ۵ خرداد ۹۵

136

+ نــاهــار نـــداریــم !!!

اصـــــلا یادم نـــبود ، دیشب هم دیر رسیدم بکـل یادم رفـــ !

صبح ساعت 6 یادم افتاد !! تازه برنج خیس کردم

اصن نــمیدونم من ساعت 2:30 میرسم خونه ، جناب پدری 2:20 !!!

کی دقیقا برنج ُ دم کنم ُ ی چیزی هم کنارش درست کنم ؟!

هوووووووووووف !

  • زینـب خــآنم
  • چهارشنبه ۵ خرداد ۹۵

135

+ لطــفا پست غمگیــن نــذارین

این اسپاسم معده ام هــی میگیره هــی ول میکنه

همین الآن باز چندتا پست خوندم ، دردم شروع شد  !

  • زینـب خــآنم
  • دوشنبه ۳ خرداد ۹۵

134

+ من مــآنده ام تنهـای تنهــآ

حالا من هی میگم ، ایناها باور نــمیکنن

از دیروز دارم هــی میخونم این ُ

هرچقــدم تنها باشم ، دوس نــدارم هی برم جایی

با اینک خیــلی تنها میشم ، ولی خونه خودمون ُ دوس دارم

با تنهــآیی مطلقم !

بازم نــمیذارن فوامیل مهــربون ک

باید ب تنهـآیی عادت کنم

بد نــیست اصلا

+ انشـــالله بحق بزرگی و عظمت این روز ، بحق جلال و جایگاه این روز در عرش خـ ❤ـدآ ؛ روزگـار هممون همنیقــــــدر روشن ُ در مسیر هدایت قرار بگیـره

عیــدتون مبــآرک

انشــآلله هممون عیــدی ای در شان بزرگی ُ عظمت آقـآی امـروز از دست با برکت خودشون بگیــریم

" اللهــم عــجل لولیک الفــرج "

  • زینـب خــآنم
  • يكشنبه ۲ خرداد ۹۵

133

+ وقتی از ساعت 5:30 صبح بیــدار باشی

دیگ حدودای 8 صبح نصـف کارای روزت ُ انجام دادی ُ حالا احساس مفید بودن میکنی

حالا دیگ میشه با خیال ِ رآحــت بخوآبی !

+ بلاخـــره بهم جآیـزه دادن

نــتونستم ذوقم ُ قایم کنم ُ لبخـند نــزنم .

  • زینـب خــآنم
  • جمعه ۳۱ ارديبهشت ۹۵

132

+ کافیه بگن هیـچی واست خوب نــیست ُ چیـزی نــباید بخـوری
تا کاه گِل دیوار هم بنظرت خوشمـــزه میاد !!

  • زینـب خــآنم
  • جمعه ۳۱ ارديبهشت ۹۵

131

+ نــآراحت نــشو

بلاخـره توهم جـآتو پیدا میـکنی

انسـآن هـرچقـدر تنهــآ بمونهـ

بهـــتر جاشو پیــدا میکنه ...





دیـالوگ مـآندگـآر

  • زینـب خــآنم
  • پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۵

130

+ رفتیم جشن خونه یکی از اقوام

کسایی ک آخر مجلس نشسته بودن ، مث دانشجوهایی ک ردیف آخر میشینن ، تنبل بودن ُ فقط حرف میزدن ُ همکاری نــمیکردن

قرعه کشی هم داشتن و شماره هرکسی ک اسمش درمیومد ُ میخوندن

خوندن ُ خوندن ُ خوندن ! اسم بنده درنــیومد !!

اتفاقا همــش هم از افراد آخـری درمیومد !

دو سه نـفری هنوز می خواستن قرعه کشی کنن ، منم نزدیک خانوم مولودی خون نشسته بودم

گفتم بابا نــمیشه ک ! همش دارین اسم آخری ها رو میگین ! حالا ما اینجا اینقــد همکاری میکنیم !

گف بابا بخــدآ من بی تقـصیرم

می خواستم بگم میـــــدونم  ; )

بعد گف حالا بخـآطر شما دوباره یکی دوتا شماره برمیدارم

25 ! نــیست ؟؟؟

اااا ، چرا هـــس ، مــــــــــــنم  : ))))

کلــی تعجب برانگیـــز بود واسه همه ، گــف انشــآلله بحــق همین روز خـــدا ی علی اکبـر بهت بده ( منظورش همسر بود )

یکی دو تا از بچه های دبیرستان بودن ، همون لحظه اینقــد اذیتم کردن ، نــمیذارن آدم آمیــن بگه خب

اینا فک میکنن من هنو مث همون زمان همونقــــدر جلفم ُ اکتیویم ُ بروز میدم !!!

خــبر نــدارن ک از تصمیمای اخیـرم

+ پارسال پیارسال هم اسمم نـیـومد

خب هرکسی جایزه دوس داره دیگ ، مخصوصا اگ قرعه کشی باشه هیجانش خیلی خوبه

قبلش گفتم امام حسین اینجا اگ اسمم درنــیــومد ، خودتون بهم جایزه بدین

اگرم اسمم دراومد ُ بهم جایزه دادن ، بازم خودتون باید بهم جایزه بدین !

بعدش ک اسمم دراومد گفتم خــداروشکر توی دعام فقط جایزه اینجا رو نــخواستم ، وگرنه بدجوری ضرر میکردم

"عــآدتُکُم الاِحسان و سَجیّتُکُمُ الکَرم "

+ فک کنم دیــروز چشمم کردن ، از صبح دارم از دل درد میمیرم

صبحم نــرفتم سرکار ، نصفه راه هم تماس گرفتم با جناب پدری ک بیان دنبالم

توان نــداشتم ی قدم راه برم حتی

نــمیدونم چیشدم ی دفه ؟؟!!

  • زینـب خــآنم
  • پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۵

129

" و من فهمیدم

بالاخره یک جایی باید دردِ دلت را بریزی بیرون تا بفهمند .

تا شاید نــمی دانند و بدانند .

از یک جایی دردِ دلتان را بریزید بیرون .

عوض می شوند آدمها .

آن هایی که نــمی دانستند . "


* برگرفته از وب : بیست و نه ژوئن

  • زینـب خــآنم
  • چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت ۹۵
عــرضم ب حضورتون ک !

اینجــآ خـبر خـاصی نــیس : )